حرف حساب یحیی گل محمدی و بقیه چیست؟

به گزارش مجله سرگرمی، اردشیرلارودی در خبر ورزشی نوشت: یکم- در این احوال چه باید کرد؟ وقتی رسیده ایم به این دوراهی، چه باید گفت؟ پرسپولیس را نهی کرد و از توقعی که مطرح کردنش، امتیازی هم به حساب نمی آید؟ یا باید پا به پایش دوید برای توفیق نهایی و کسب یک امتیاز بین المللی که کسبش را کمترین حق فوتبال ایران می دانیم؟ با یحیی همدلی کرد یا دل به سخنانش نداد و نبست!

حرف حساب یحیی گل محمدی و بقیه چیست؟

در اصل باید پرسید -و جوابگوی این پرسش خودمان باید باشیم- که آیا راه درست و راه سرراست پیروزی در لیگ آسیا، همین است؟ و آیا این توقعی غیرمجاز است که برنامه مسابقه خود را جوری تنظیم کنیم که برخوردی را در تلاقی های داخلی، ناچارانه و دردسرآفرینانه نشان ندهند؟ پرسپولیس در مسابقه های حذفی لیگ آسیا مگر چگونه حرکت کرد که بازی به بازی شایسته تر و احترام انگیزتر عمل کرد؟ حذف السد، الاهلی، الهلال، الشباب و بقیه این قوم خرپول، با کدام ترتیبات میسر شد؟ و چرا حالا به همان راه رفتن، تضمین توفیق نمی نماید؟ برای غلبه در لیگ آسیا، به این راه چاره های چپ اندرقیچی می رویم، برای تبدیل پرسپولیس به یک تیم قدر آسیایی، چرا دست به کار نمیشویم و همواره دست به عصاییم؟

آن ها که بازیکن می گیرند، نفری 5 و 6 میلیارد، در این آشفته بازار های پر از غوغا و قالتاق کاری های گرانفروشانه کجایند؟

مثل آرش بودن

بدخیم و دژخو نبودن

دوم- کاش همه مثل آرش برهانی بودند! خوب، خوش اخلاق، نیک فطرت و مردی که جز مثبت اندیشی از او بر نمی آید! در ماجرای مربوط به بازی پرهیاهوی فولاد - استقلال، آرش را در صندلی همیشگی خودش دیدیم! نه غلتیده به راست و نه پیچیده به چپ! وسطِ وسط! میانه و میانه رو! نه حرفی که بعد محتاج گردد به عذر بدتر از گناه و نه واکنشی که مردم را وادار کند تا بگویند: ... تو دیگه چرا؟ تو که دهان تند و کلامی آتشین نداشتی؟

در این دعوای سبک و فاقد وزن، هرکه آمد وسط، اگر نه خودش، دست کم دست و پا و حداقل بال و پرش سوخت! خواهش می کنم اجازه بدهید اسم ببریم! هم محمود فکری که هنوز هم او را مرد خوب و مشدی عرصه فوتبال هزار رنگ و هزار روی فوتبال می دانیم و هم نکونام که انتظارات به مراتب والاتری از او داریم! ما جواد را این نوع تهاجمی و این جور هتاک نمی شناختیم و هنوز هم باور نداریم! کار خودتان را بکنید و کاری به کار دیگران نداشته باشید! شما حق دارید از اسلوب های گوناگون حریف آزاری، بهره ببرید، ولی حق فحاشی و ناسزاگویی ندارید! باور جامعه فوتبال ما این است که شما هر دو، از پاکیزههایید! اگر هستید، پس باشید!

عرصه سیمرغ

سوم- وارد پاره ای از دعوا های بی فایده نباید شد! از اول تا آخرش، باختن است و زیانکاری است و متضرر شدن! هم به نام و هم به نان! دخالت کردن در این امور، حکایت ورود نمودن به عرصه سیمرغ آتشین بال است! می سوزاند و خاکستر می نماید و یادآور این واقعیت است که نه جولانگه توست! فقط باعث دردسر برای خودت و اذنابت و دنباله هایت می شوی و ره به هیچ جا نمی بری، چراکه جولانگه تو نیست!

بهتر است که در دعوای بزرگان، نه فقط بی طرفی، شتر دیدی، ندیدی را ترجیح خود بدانی و منتظر روزی باشی که صلح و آشتی برقرار گردد و دامن تو در کنار خشک و تر های دیگری که نه سر پیاز بودند و نه ته پیاز، نسوزد! العاقل را اشاره ای! به گفت بیشتری احتیاج نیست و الا، نهیب زنان وارد خواهند شد و با سرکوفت که: ساده لوحان باور نمایند!

فرق یحیی گلمحمدی با رحمان رضایی

چهارم- پرسپولیس، راست و پوست کنده حرفش را می زند و توقعش را به زبان می آورد! نه در قالب خواهش که در مایه طلب: ... بازی هایم در لیگ برتر را برگزار کنید، اما در تهران!

نساجی گفت نه! سپاهان توپ را به زمین فدراسیون و سازمان لیگ انداخت و ذوب آهن، معامله به مثل را ترجیح داد! یا مقابله به مثل را: ...7، 8 کرونایی داریم، به ما هم مهلت بدهید! یک مهلت قانونی و پیش بینی شده در کار شیوه بازی های لیگ برتر! حالا فدراسیون چه خواهد نمود؟ مدعای ذوب آهن را که بسیار هم مستند و قابل اثبات کردن است، درست می پندارد و آن می نماید که در حق پرسپولیس نظیرش را خواهان شده است یا گمان را بر ناباوری گذاشته و با ذوب آهن آن جور دیگر رفتار خواهد نمود؟

یک بام و دو هوا؟ یا واکنش بالسویه! در این موارد گفته اند تا بگوییم: ... چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!

نشانه های عقل

پنجم- کدام آدم عاقلی، در این موارد شانس خود را به حداقل می رساند؟ چرا باید احتمال قهرمانی حریف خاور دوری را در روز 29 آذر، بالا و بالاتر برد؟ پرسپولیس، صاحب یک شانس شد و، چون بازی اش برابر سپاهان هم معوق ماند، اوضاع کمی بهتر نشان داد:

عزم جزمی وجود دارد که در لیگ آسیا قهرمان شویم! کجای این خواست بد است؟ عاقلانه برنامه ریزی کردن، چه عیبی دارد که علم و کتل به راه انداخته ایم؟ در آسیا، کدام تیم و کدام فدراسیون آسیایی بود که از این شانس، چشم پوشی می کرد؟

می گویید بایرن مونیخ؟ می پرسید رئال مادرید و بارسلون و لیورپول و بقیه! ما هم می گوییم همین تیم ها و همین نمونه ها! لابد عقل شان نمی رسد که چگونه باید راه کوتاه و جهت آسان را رفت! ما که زرنگیم، ما که باهوشیم، ما که بلدیم، چرا نه؟

امیدوار به همین تدابیر

شتر را کشتند! حرف و حدیث ها تمام شد! پرسپولیس، نه خسته، نه آسیب دیده، نه بیمدار از کرونا به اردو می رود و جبران می نماید شیرین کاری های مدیران قبلی خود را و آماده فتح لیگ آسیا می گردد!

ما خوشبینیم! شما هم به دل تان بد نیاورید! هدف فوتبال ایران است که 50 سال است قهرمان جام ملت ها نشده! چهل و اندی سال است که به المپیک نرفته! قهرمانی جوانان آسیا را طلاق داده و مجمع فوتبالش، سال های فراوانی است که به خواب رفته!

banima.ir: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما

منبع: فرارو
انتشار: 12 دی 1400 بروزرسانی: 12 دی 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 122819

به "حرف حساب یحیی گل محمدی و بقیه چیست؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "حرف حساب یحیی گل محمدی و بقیه چیست؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید