چگونه با خستگی تصمیم گیری مقابله کنیم؟

به گزارش مجله سرگرمی، چگونه با خستگی تصمیم گیری مقابله کنیم؟ اگر در شغل تان پیوسته در حال تصمیم گیری هستید، بی تردید پس از مدتی خسته می شوید و تصمیم های نامناسب می گیرید. مشکل هم تنها با تکرار تو خسته نیستی! حل نمی گردد. باید به دنبال راه هایی برای مقابله با خستگی تصمیم گیری باشیم.

چگونه با خستگی تصمیم گیری مقابله کنیم؟

خبرنگاران|همان گونه که عضلات ما بعد از کار کردن زیاد خسته می شوند، مغز نیز بعد از تصمیم گیری های متعدد در طول روز، چار خستگی می گردد که به آن، خستگی تصمیم (Decision fatigue) می گویند.

به گزارش خبرنگاران، یکی از عوامل خستگی تصمیم گیری در دنیای امروز، پرش های پیوسته از ابزاری به ابزار، و از وظیفه ای به وظیفهٔ دیگر است. در میانهٔ روز و حتی در ساعت کاری، ایمیل های مان را چک می کنیم، ناگهان تصمیم می گیریم سری به واتس اپ بزنیم، بعد هم عکس های پی درپی را در اینستاگرام تماشا می کنیم. این میزان از تغییر فرایند، نه تن ها تمرکز را از بین می برد بلکه با هر بار تصمیم گیری بخشی از نیروی ارادهٔ ما تحلیل می رود.

همین حالا فکر کنید و ببینید هر روز حتی پیش از ترک خانه، چه تعداد تصمیم خُرد می گیرید: چه بپوشیم، کره یا پنیر، مربا یا عسل، تخم مرغ چطور است، شیر یا چای و …. به اینها، تصمیم های عظیم و کوچک کاری را اضافه کنید. حتی مؤدب بودن خودش یک تصمیم است. به نظر سرگیجه آور است! عجیب نیست اگر در میانهٔ روز پس از صد ها و حتی شاید هزاران تصمیم، احساس خستگی کنیم.

ما مدام در حال تصمیم گیری هستیم و با هر تصمیمی، یک قدم به خستگی تصمیم نزدیک می شویم.

هر چند همه تصمیم ها عظیم و حیاتی نیستند، ولی هر کدام شان، به سهم خود بخشی از انرژی مغزمان را می گیرند: از انتخاب بین دو نوع خمیردندان برای مسواک صبحگاهی و تصمیم گیری درباره این که امروز چه بپوشم و انتخاب درجه حرارت بخاری یا کولر ماشین و انتخاب موسیقی برای شنیدن و برداشتن یک نوع پنیر از قفسه پنیر های سوپرمارکت تا تصمیم گیری درباره نحوه برخورد با خطای فرزند و انتخاب بین چند گزینه برای سرمایه گذاری و مهاجرت و ... همه و همه تصمیم گیری هستند.

دکتر بامیستر و تیم تحقیقاتی اش شرح می دهند که بین فرایند تصمیم گیری و اراده، رابطه تنگاتنگی وجود دارد. عملکرد اراده و انگیزه هم همچون مغز بعد از تصمیم گیری های پی در پی ضعیف و به تصمیمات سرسری منجر می گردد. به عنوان مثال، اگر روزی را در جلسات کاری پشت سر هم بگذرانید و در همین هنگام یکی از کارکنان از شما تاییدیه ارسال یک ایمیل به مشتری را بخواهد، ممکن است خیلی سریع و بدون آنالیز جواب مثبت بدهید، اما خیلی زود نتیجه تصمیم اشتباه تان را خواهید دید.

همانند تأثیرات ناشی از کمبود خواب، خستگی تصمیم به فقدان هوش هیجانی، ناتوانی انجام چند کار همزمان، راهکار های نامناسب برای مسائل، ارزیابی خطر ها و پیش بینی نکردن پیغامد های آن منجر می گردد. در عصر دیجیتال اطلاعات همچون سونامی به سمت ما فوران می نماید. لحظه ای که از خواب بیدار می شوید، نوتیف های ایمیل، اینستاگرام، تلگرام و... برای جلب توجه شما با هم رقابت می نمایند و برای پردازش این اطلاعات مغز شما باید تصمیم بگیرد و انتخاب کند که نادیده بگیرد یا توجه کند، حتی رد کردن هر یک از این اطلاعات، خود نوعی دیگر از تصمیم گیری است.

حالا می دانیم خستگی و ناتوانی بعدازظهر ها ناشی از بی ارادگی یا نداشتن تعهد نیست، بلکه به دلیل خستگی تصمیم گیری است. اگر در شغل تان پیوسته در حال تصمیم گیری هستید، بی تردید پس از مدتی خسته می شوید و تصمیم های نامناسب می گیرید. مشکل هم تنها با تکرار تو خسته نیستی! حل نمی گردد.

باید به دنبال راه هایی برای مقابله با خستگی تصمیم گیری باشیم. هرچند تأمین قند خون به حفظ نیرو یاری می نماید، اما روش های دیگر برای مقابله با خستگی تصمیم گیری وجود دارد. این روش ها شامل توصیه های گوناگون می شوند، از تقویت اراده و افزایش تمرکز گرفته تا اطمینان از حفظ سطح بالای انرژی در طول روز.

باراک اوباما (رئیس جمهور پیشین آمریکا) و مارک زاکربرگ (شریک بنیان گذار و مالک فیسبوک) تقریبا هر روز لباسی تکراری می پوشند! اوباما در دوره ریاست جمهوری، کت وشلوار سرمه ای یا خاکستری می پوشید. زاکربرگ معمولا تی شرتی خاکستری به تن می نماید. اوباما در مصاحبه ای در سال 2012 گفت: من یا لباس سرمه ای می پوشم یا خاکستری. سعی می کنم انتخاب را به 2 گزینه محدود کنم! دوست ندارم درباره خوردن یا پوشیدن، تصمیم بگیرم؛ چون تصمیم گیری های بسیاری به عهده ام است!

زاکربرگ با الگوبرداری از استیو جابز ـ. که همواره لباسی مشابه می پوشید ـ. همین کار را می نماید. او در مصاحبه های گوناگون تأکید نموده است که ترجیح می دهد توان ذهنی اش را صرف تصمیم هایی مانند چگونگی خدمت به آدم ها کند تا تصمیم های خُرد و بی اهمیت.

معین برنامه معین روزانه یا برنامه غذایی هفتگی نمونه هایی از ساده سازی هستند. با کاهش تصمیم گیری های روزمره، نیروی بیشتری برای تصمیم های مهم تر باقی می ماند.

جیمز کلیر (James Clear)، نویسنده و کارآفرین، نظریه ای دارد به نام نظریهٔ 4شعله. اگر زندگی را مانند اجاقی 4شعله تصور کنیم، هر شعله نماد یکی از ابعاد زندگی است: خانواده، دوستان، سلامتی، کار. برای موفقیت باید یکی از شعله ها را کم کنید؛ برای بیشترین موفقیت باید 2 شعله را کم کنید!

به سخن دیگر، باید آنچه را برای تان بیشتر اهمیت دارد، انتخاب کنید. اگر مد و زیبایی ظاهر برای تان مهم است، نیروی تان را صرف آن کنید. اگر به غذای سالم اهمیت می دهید، برای کل هفته تصمیم بگیرید و هر هفته آن را تکرار کنید. آنچه را برای تان اهمیت دارد، معین و تصمیم گیری های مربوط به آن را ساده کنید.

مانند داستان قاضی ها، ما هم در آغاز روز بهتر تصمیم می گیریم. در آغاز روز و پیش از کار های دیگر، به کار های مهم (شخصی یا کاری) رسیدگی کنید.

یکی از فنون سودمند این است که فهرست کار های روزانه را به 5 مورد محدود کنیم؛ باید این فهرست را شب قبل تهیه کنیم.

با این کار آنچه را که نیازمند بیشترین توجه و انرژی ماست، شناسایی می کنیم. کار های پیچیده در 3 صندلی نخست قرار می گیرند. به وظایف ساده تر هم در باقی ماندهٔ روز رسیدگی می کنیم.

خستگی تصمیم گیری باعث می گردد احساس کنیم اختیار امور از دست مان خارج است. تمرکز بر لحظه ها، یکی از سریع ترین راه ها برای رهایی از این احساس است. اگر کار های مشابه را زنجیروار انجام دهید، برای آغاز کار بعدی کمتر با خودتان کلنجار می روید.

این پدیده را در روانشناسی اثر زی گارنیک می نامند. بر این اساس، پس از اینکه کاری را آغاز کردیم، تا آن را انجام ندهیم، مغزمان از توجه به آن وا نمی ماند. ساده ترین نمونۀ این پدیده روش نویسندگی ارنست همینگوی است:

بهترین روش این است که وقتی دارید خوب پیش می روید و می دانید در گام بعدی چه رخ می دهد، توقف کنید! با این روش، هیچ وقت در نوشتن وا نمی مانید. این گونه ناخودآگاهِ شما پیوسته روی آن کار می نماید. اما اگر به طور خودآگاه به آن فکر کنید یا نگران باشید، ایده را از بین می برید و مغزتان پیش از آغاز خسته می گردد!

فرقی نمی نماید الگوبرداری از روش همینگوی باشد یا استفاده از قانون 5 دقیقه (تقسیم کار به بازه های 5دقیقه ای)، برای بهره بردن از نیروی لحظه ها راهی مناسب خودتان پیدا کنید.

به جای اینکه همگام با تغییر سطح انرژی تان پیش بروید، وقتی پرانرژی هستید روی تصمیم های عظیم تمرکز کنید. مثلا می توانید آدینه ها برنامه ٔ غذایی هفتگی را معین کنید. این گونه از انتخاب غذا های نامناسب و ناسالم اجتناب می کنید.

یکی از کار های تأثیرگذار، اختصاص زمان تمرکز روزانه در آغاز روز است. این گونه 2 ساعت نخست روز را به کارهای مان می پردازیم، بدون اینکه شبکه های اجتماعی، اپلیکیشن ها یا اخبار صبحگاهی حواس مان را پرت نمایند.

ضمناً، اگر از پیش برای این مدت برنامه ریزی کنید، تصمیم گیری در این مدت کاهش چشمگیری می یابد.

پژوهش ها نشان داده اند که چرت زدن برای مغز مفید است و موانع و گرفتگی ها را از بین می برد. این امر نتیجۀ پدیده ای است که پژوهشگران آن را نظریه خانه تکانی می نامند. وقتی می خوابیم، مغز بعضی اتصال های بین عصب ها را رها می نماید؛ در نتیجه، جا برای داده های جدیدِ پس از بیداری باز می گردد.

اگر احساس می کنید دچار خستگی تصمیم گیری شده اید، چرت زدن ذهن تان را بازیابی می نماید. با این کار به شرایط اولیه با تمام ظرفیت تان برنمی گشت، اما دست کم برای مدتی کوتاه تصمیم های بهتری می گیرید.

خوب است توصیه های زیر را هم در نظر بگیرید:

  • همهٔ جلسات را برای صبح ها یا با فاصلهٔ نزدیک پس از ناهار، برنامه ریزی کنید. در این زمان توان ذهنی بیشتر است. جلسه ها و قرارهای دیدار بعدازظهر و عصر را حذف کنید. پژوهش ها نشان می دهند افراد در ساعات آغازین تا کمی پس از ظهر، تصمیم های بهتری می گیرند.
  • آخر هفته ها کار را تعطیل کنید. بین کار و زندگی شخصی حدومرز معین کنید. ما نمی توانیم بدون استراحت کافی و دریافت انرژی از خارج محل کار، تعادل را در تصمیم گیری مان حفظ کنیم.
  • اگر از روی اجبار نمی توانید 2 توصیهٔ پیشین را رعایت کنید، 1 تا 2 ساعت را به آماده سازی برای هفتهٔ پیش رو اختصاص دهید. آدم های بسیاری بخشی از آخر هفته را برای سازمان دهی برنامه هفته آینده صرف می نمایند. این کار از خستگی تصمیم گیری در نخستین روز هفته می کاهد.
  • همواره از شب قبل تصمیم بگیرید چه بپوشید. به ویژه خانم ها بهتر است کیف و کفش و اکسسوری شان را انتخاب نمایند.
  • در گوشی تان یادآوری برای رفتن به باشگاه معین کنید. واقع بین باشید؛ اگر به جای 5 بار فقط 2 بار در هفته می توانید به باشگاه بروید، با دوست تان یا با خودتان در باشگاه قرار بگذارید. به عبارتی ازپیش درباره زمان آن تصمیم بگیرید.
  • سطح گلوکوز را بالا نگه دارید تا مغزتان پرانرژی بماند. سعی کنید به جای شیرینی و تنقلات ناسالم، خوراکی ها و میان وعده های سالم بخورید.
  • از تصمیم های ناگهانی دوری کنید. به شیطانک درون تان گوش ندهید! او به پیغامدهای تصمیم گیری فکر نمی نماید!

توصیهٔ آخر خیلی مهم است. در دنیای امروز که آدم ها پیوسته با هم در ارتباط اند، ارسال پیغام یا ایمیل در آخر شب، کار خوبی نیست. با نه گفتن، از پیشامد موقعیت های خجالت آور یا بغرنج جلوگیری کنید. اگر نمی توانید خویشتن داری کنید، پیغام یا ایمیل را در بخش پیش نویس ذخیره کنید و روز بعد دور بیندازید. این درباره تصمیم های آخروقت هم صدق می نماید: آنها را به روز بعد موکول کنید.

سرزدن های پیوسته به پیغام رسان ها و جهش پیوسته بین سایت ها و اپلیکیشن ها نشان می دهد زندگی ما به شکلی روزافزون سرریز از تصمیم های خُرد است. این مشغله بی هزینه نیست. هرچه بیشتر تصمیم بگیریم، احتمال اینکه دچار خستگی تصمیم گیری شویم، بیشتر است.

موفقیت حرفه ای به شکلی روزافزون به تصمیم گیری های خوب وابسته است. برای دریافت تصمیم های خوب باید حواس مان به افکارمان و به کاهش سطح انرژی مان باشد. با شناخت خستگی تصمیم گیری و چگونگی مقابله با آن، می توانیم بهره وری خودمان را افزایش دهیم. آیا شما متوجه خستگی تصمیم گیری در خودتان می شوید؟ چه راه هایی برای پیشگیری از آن دارید؟

dorezamin.ir: دور زمین: آشنایی با زیبایی های دنیا در مجله گردشگری

namasho.com: نماشو: آگهی رایگان، رپورتاژ خبری، طراحی سایت، سئو و بهینه سازی وبسایت

منبع: فرادید
انتشار: 8 آبان 1400 بروزرسانی: 8 آبان 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 112671

به "چگونه با خستگی تصمیم گیری مقابله کنیم؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چگونه با خستگی تصمیم گیری مقابله کنیم؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید